پارمیس جون پارمیس جون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره
پارمیدا جونپارمیدا جون، تا این لحظه: 17 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

شیرین دخترهای من

امروز دوم تیر ماه سال ۱۳۹۹ است پارمیس میره کلاس چهارم و پارمیدا کلاس نهم خیلی وقته نیومدم وبلاگ پست بزارم

شیرین زبونیهای پارمیس

لباس پوشیدن پارمیس شده برای من مکافات  از جمله ی خودم میتونمش بدم میاد اصلا نمیزاره کمکش کنم  یه پیراهن داره که بهش میگه عروسی از دستش  لباس رو قایم میکنم میخوام بشورمش نمیزاره میگه عروسیمو بده کلافه شدم از دستش  همیشه کشوی لباساش بهم ریختس   دیشب وقتی رفت توی اتاق بابایی بهش گفت لباساتو بهم نریزیا؟   دیروز پارمیدا رفته بود خونه ی دوستش بازی کنه پارمیس منو کشت از بس گفت  آجیم کجاس دلم براش تنگ شده   ...
5 مرداد 1393

دستگل

پارمیدا رو کلاس کنگفو ثبت نام کردم  با پارمیس رفتیم باشگاه نشستیم تا پارمیدا ورزششو انجام بده  پارمیس هم رفت به یکی از وسیله هایورزشی آویزون شد که تاب بخوره  که دیدم ازش داره آب میچکه باورم نمشد شوکه شده بودم بدو رفتم شلوارشو درآوردم شستم اونجا رو پاک کردم اونم سه بار خیلی  خجالت کشیده بودم  شانسی که آوردم مدیر اونجا نبود   و اینکه کف اونجا موکت نبود  فکر کنید جلسه ی اول با این دستگل ...
25 تير 1393

روزهایی که گذشت

دو سه هفته ی پیش پارمیسو بردم سنجش بینایی که گفتن خوبه کارت سلامت دادن خدارو شکر پسر عمه ی بچه ها هم آبله مرغون گرفته بود که من تصمیم گرفتم بچه ها رو ببرم  اونجا که بگیرن خیلی با هم بازی کردن من هم فکر کردم بریم خونه حتما آبله مرغون میگیرن دو روز بعد پارمیس صورتش خارش گرفته بود و قرمز شده بود خیلی می خاروند من هم فکر کردم گرفته ولی تب نداشت بردمش پیش دکتر ولی دکتر گفت که آبله نیست حساسیته یه چیزی خورده که بهش نساخته بعدا فهمیدم که نودل تند خورد هر چی بهش گفتم نخور گوش نکرد خلاصه ما خودمون رو تسلیم بیماری کردیم ولی نشد حالا ببینیم کی و چه زمانی وقتشه   ...
21 تير 1393

تولد پارمیس جونم

  امشب شب تولد دختر نازنازی ما پارمیس کوچولو به خاطر ماه رمضون جشن تولدش رو با پارمیدا ماه دیگه میگیرم پارمیس گلم سه سال شد داره بزرگ میشه عاشق بوسای بی وقتشم عاشق دوست دارمای بی وقتشم عاشق شیرین زبونیاشم     ...
18 تير 1393

آب بازی

چند روز خونه ی عزیز بودیم اونجا خیلی بازی کردید توی حموم استخر بادی گذاشته بودن که شماها بازی کنید حسابی بهتون خوش گذشت با سیاوش می پریدید تو آب   آب میپاشید بیرون خلاصه انقدر آب بازی کرده بودید که به نظرم سفید تر شده بودید از خستگی میخوابید تا ظهر یادم رفت ازتون عکس بندازم     ...
6 تير 1393

جام جهانی فوتبال

دیشب فوتبال ایران و آرزانتین بود که از بس جیغ و داد کردم پارمیدا شاکی شده بود میگفت مگه چی شده که اینقدر حرص میخوری ولی بازی هیجان انگیزی بود حیف شد که گل خوردیم من خیلی ناراحت شدم پارمیس هم این وسط میگفت دو دو رو دو دو ایران امیدوارم نتیجه ی خوبی رو بگیریم بازم عالی بود   ...
1 تير 1393