پارمیس جون پارمیس جون، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
پارمیدا جونپارمیدا جون، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

شیرین دخترهای من

امروز دوم تیر ماه سال ۱۳۹۹ است پارمیس میره کلاس چهارم و پارمیدا کلاس نهم خیلی وقته نیومدم وبلاگ پست بزارم

عروسکای خوشکل من

جمعه زمستونی

  توی این عکس بابایی میخواست یه عکس رمانتیک با پارمیس بندازه که پارمیس میخندید     ما نوک کوه بودیم ولی برف روی کوه خیلی کم نشسته بود اینم از یه روز جمعه که اتفاقی رفتیم طالقان که خیلی قشنگ بود ...
26 بهمن 1393

سفر دو روز به اصفهان

هفته ی گذشته با مامانم و بابام رفتیم اصفهان دیدن مامان بزرگم  بهمون خیلی خوش گذشت توی راه برگشت پارمیس خورشید رو دیده بود خیلی احساساتی شده بود  میگفت:خورشید عزیزم دوستم دوست دارم بیا  ما خیلی از دستش خندیدیم الان هم من و پارمیدا سرما خوردیم خیلی بیحالیم  پارمیس هم درکنار ما حوصلش سر میره به باباش میگه من تنهام بیا پیشم اینم عکس بچه ها با باباجون خودم ...
8 بهمن 1393

فرشته

پارمیس مدتی بود که دیگه تو تختش نمیخوابید شبا منو خیلی اذیت میکرد بهش گفتم اگه تو تختت بخوابی فرشته برات جایزه میذاره  خلاصه خوابید چراغ خواب شلمان هم روشن کردم صبح علیرضا براش پول گذاشت زیر بالشتش و رفته بود سرکار  از خواب که بیدار شد بهش گفتم ببین زیر  بالشتت فرشته چیزی نذاشته؟ بالشتشو برداشت دید که پول داره خیلی ذوق زده شده بود به هر کی میرسید میگفت الان چند شبه که تو تختش میخوابه پولاشم سریع  میندازه تو قلکش ...
11 دی 1393

ای همه ی هستی من

من تمام هستیم را دامنی     میکنم تا تو سرت را بر آن بنهی! تمام روحم را آغوشی می سازم تا     تو در آن از هراس بیاسایی  تمام نیرویی را که در دوست داشتن دارم     دسته میکنم تا چهره  و گیسویت را نوازش کند تمام بودن خود را زانویی میکنم تا بر آن به خواب روی خود را تمام خود را به تو می سپارم تا  هر چه بخواهی از آن بیاشامی  از آن برگیری هر چه بخواهی از آن بسازی هر گونه بخواهی باشم.         ...
11 دی 1393

روزهایی که گذشت

پارمیدا هفته ی گذشته با ساحل به همراه دایی محسن رفتن سینما  مثل اینکه خیلی بهشون خوش گذشته بود ولی چون فیلم به سن پارمیدا نمیخورد پارمیدا میگفت مامان همه الکی هی میخندیدن من خندم نمیگرفت الکی میخندیدم مدرسه ی پارمیدا هم یه جلسه گذاشتن برای جشن تکلیفشون دو نمونه چادر نشون دادن گفتن که هر کدوم که دوست داشتید سفارش بدید که برای بهمن ماه  جشنشون برگذار میشه ویه عکس روی تخته شاستی میدن  دیروز پارمیدا امتحان بنویسیم داشت که سوال آخر این بوده که در مورد جشن  تکلیف یک بند بنویسید پارمیدا هم نوشته ما در سن 9 سالگی به سن تکلیف میرسیم جشن میگیریم شکلات میخوریم شیرینی میخوریم بعد پرسیدم هم...
7 دی 1393