شیرین زبونیای پارمیس 7
جمعه شب میخواستیم بریم خونه ی عزیز داشتم پارمیسو آماده میکردم کش موهاشو به دندونم گرفتم
تا موهاشو ببندم پارمیس گفت:گلسرمو تو دهنت نکن انگل میگیریا و مثل همیشه شکل من
وبعد تو راه برگشتن پارمیس تو ماشین نمی نشست شیطونی میکردبهش گفتم ببین پارمیدا
مثل خانوما نشسته وجواب داد: دیدم چند بار ببینم خستم کردید و باز من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی