سفر دو روز به اصفهان
هفته ی گذشته با مامانم و بابام رفتیم اصفهان دیدن مامان بزرگم
بهمون خیلی خوش گذشت توی راه برگشت پارمیس خورشید رو دیده بود
خیلی احساساتی شده بود میگفت:خورشید عزیزم دوستم دوست دارم بیا
ما خیلی از دستش خندیدیم
الان هم من و پارمیدا سرما خوردیم خیلی بیحالیم پارمیس هم درکنار ما حوصلش
سر میره به باباش میگه من تنهام بیا پیشماینم عکس بچه ها با باباجون خودم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی